


"دنیای بدون سرزمین پریان مانند یک شب بدون ستاره است…
پریان برای جهان همان چیزی هستند که ستاره ها برای شعر آسمان هستند.
"شعر آن چیزی است که انسان بیش از همه در ذهنش الهی است، چه طبیعت مرئی که در تصاویر باشکوه ترین و در صداها آهنگین تر است! هم احساس است و هم احساس، روح و ماده، و به همین دلیل است که زبان کامل، زبان است. فوق العاده است که انسان را با تمام انسانیتش درک می کند، ایده برای روح، احساس برای روح، تصویر برای تخیل، و موسیقی برای گوش!
(آلفونس دو لامارتین)
"این نقش شعر است. با تمام قوت کلمه آشکار می کند. برهنه، زیر نوری که خفت را می لرزاند، چیزهای شگفت انگیزی را نشان می دهد که ما را احاطه کرده اند و حواس ما به طور خودکار ضبط می کنند."
(ژان کوکتو)
افسون
«امروز دنیای ما خوشحال نیست.
ما در جامعه ای محکوم به زشتی هستیم. همه جا ته نشین می شود.
ناتوانی ذهن در توانایی تصور زیبایی زندگی وجود دارد...
زیبایی واقعی حامل روح و جان است.
افسون بدون آگاهی که عبارت است از "بیش از همه عشق ورزیدن، مراقبت کردن، شگفت زده شدن" قابل تصور نیست...
"شما باید ثابت قدم باشید زیرا این ثبات قیمتی ندارد. من با ثباتم انتخابی را که ناشی از اراده آزادم است نشان می دهم که به من قدرت کامل در زندگی ام می دهد و من را با آنچه در اعماق وجودم احساس می کنم هماهنگ می کند."
پیر رابی
شگفتی
"وقتی از شگفتی صحبت می کنیم، به زیبایی فکر می کنم. این احساسی است که وقتی تحت تاثیر زیبایی قرار می گیریم، ارزشی کاملاً بیگانه با دنیایی که در آن زندگی می کنیم، داریم. ما در دنیایی نیستیم که مانند یونانیان باستان، ما به دنبال زیبایی هستیم، ما به دنبال کارایی هستیم...
زیبایی چیزی است که ما را از نظر عاطفی به هماهنگی عمیق کیهان متصل میکند، که از ما ذرهای در رابطه با کل میسازد، که ما را به ارتعاش وا میدارد...
زمانی که احساس می کنیم خود را با بیکران طبیعت هماهنگ می کنیم، به ارتعاش در می آییم، اما از آنجایی که با تکنولوژی ازدواج کرده ایم، از آن جدا می شویم، توانایی ارتعاش، مست کردن خود را از زیبایی آن از دست می دهیم.
برای پرورش این باغ شگفتی باید باغ روح را پرورش داد... برای آن مدرسه و والدین باید این بعد را به بچه های کوچک بدهند. برای هر مهدکودک باید یک باغ کوچک وجود داشته باشد ... "
ژان ماری پلت
قدرت اکولوژیکیشگفتی
"عجب شفافیت را رد نمی کند"
"عجایب خمیرمایه مسئولیت زیست محیطی است"
"برای شادی لحظه حال در سخاوتمندانه ترین سادگی آن، برای حرکت محتاطانه و به همان اندازه قدرتمند شکوفایی ذهن و قلب، برای آرزویش برای جشن گرفتن هماهنگی و در عین حال آگاهی از شکنندگی منابع طبیعی "...
شگفتی به عنوان منبع تعالی و حکمت:
"عجب ذهن را بزرگ می کند و قلب را تا بی نهایت گسترش می دهد"
"برای استاد تبتی یونگی مینگیو رینپوچه، شگفتزده شدن به معنای قدردانی از آشکار شدن بینهایت پدیدههاست. این نگاه تازه کودکی است که برای اولین بار چیزی را میبیند. چقدر شگفتانگیز است که پس از پایان عمر دوباره الهام بگیریم! طلوع دوباره طلوع می کند، برای زنده بودن، لذت بردن از هر لحظه ای که در شفافیت نورانی ذهن خود می گذرد، حتی با دیگران، با تمام هستی: شگفتی ما را از خودمان خارج می کند: ذهن را بزرگ می کند و قلب را به آن می گشاید. بی نهایت، شگفتی وسیع است، تکه تکه نمی کند، طبقه بندی نمی کند، تبعیض نمی گذارد، قضاوت های مغرضانه را به واقعیت یا هر ساختگی ذهنی دیگری اضافه نمی کند؛ او اجازه می دهد جهان در سادگی طبیعی خود، بی نهایت بزرگ و بی نهایت ظاهر شود. کوچک، بیکرانی آسمان پر ستاره مثل راه تو روی سنگ مورچه نکن ذوب در بیکران آسمان، گم شدن در پیچ و خم پوست، ناپدید شدن در صمیمیت یک گل در حالی که آلیس از آن سوی آینه عبور می کند و خود را در سرزمین عجایب می بیند.
شگفتی ما را نشاط می بخشد: لذت و شگفتی بودن در طبیعت با تجربه کردن ما ادامه می یابد و رشد می کند و احساس تمامیت را برمی انگیزد که به مرور زمان به ویژگی پایدار خلق و خوی ما تبدیل می شود. شگفتی ما را بالا می برد و حالات ذهنی آرام، گسترده و باز را به منظره درونی ما دعوت می کند که احساس هماهنگی با جهان را ایجاد می کند.
ماتیو ریکارد
"خوشبختی تنها چیزی است که دو برابر می شود
اگر آن را به اشتراک بگذاریم .»
آلبرت شوایتزر
